پس از جدایی از مناصبم در وزارت اطلاعات دوران
آقای خاتمی در سال 1381، مشاور رئیس دفتر و مدیر گروه سیاسی ـ اجتماعی دفتر مقام
معظم رهبری شدم. در سال 1384 به وزارت کشور در دولت آقای احمدی نژاد منصوب شدم و دو
سال و نیم بعد از کابینه اخراج شدم.
عجبا که فقط ده ماه از عمر مسئولیت من در وزارت کشور گذشته بود
که رئیس جمهور به من گفت:«از وزارت استعفا بده!». پاسخ دادم:« اگر با میل خود
استعفا دهم، شأن و آبروی مدیریتی من از میان می رود. برای من بد است. آیا نخواهند
گفت پورمحمدی به دلیل ناموفق بودن از کار کناره گرفته است؟ در حالی که خود را موفق
می دانم». به رئیس جمهور گفتم:«شما دو خط بنویس که نباش و من خواهم رفت. برای من
بد است که از مسئولیت فرار کنم، مگر اینکه آقا بفرماید».
با مقام معظم رهبری ماجرا
را در میان گذاشتم. ایشان گفتند: «محکم سر جایت بمان و به هیچ کس هم هیچ نگو!». به
همین دلیل این موضوع را حتی به معاونان، خانواده و بستگانم نیز نگفتم و ماندم. بار
دوم که قصد عزل مرا داشتند، خودم نمیدانستم، اما آقا نگذاشتند.
نوبت سوم، پیش از
اینکه بگویند و کسی متوجه شود، این کار را انجام دادند و آقا نیز، دیگر ترجیح
دادند کاری نکنند.
انتهای پیام/