به نظر من انقلاب را
باید با محتواي انقلاب سنجيد و وزن داد. محتوي انقلاب ما به دليل خلوص، غنا، عمق،
گستردگي، نفوذ، آرمانخواهي، تأثیرگذاری، ماندگاری، واقعگرايي و فطری بودن
دستورالعملها، ظرفيتی همسان با انقلاب الهی انبيا دارد.
اگر، چنان که امام فرمود، باور داشته باشیم که انقلاب اسلامي ادامه نهضت انبياست، بالندگي و پويندگي خواهیم داشت. نسلي که انقلاب پدید آورد، با فرهنگ ديني خو كرد و در جنگ آبديده شد، اين نسل، خواهي نخواهي، در دام اتفاقات پیرامونش نمی افتد و اسیر موانع نمی شود. او در هر بحران، اصالت خود را باز مییابد و از دشواریها عبور می كند.
مهم ترین محور انقلاب، «ساختار» خودساخته آن است؛ منظورم از ساختار، نظام سياسي برآمده از انقلاب است. تركيبی از ساختار و محتوا در انقلاب ما جلوه کرد. ساختار، همان مدل سیاسی متكي بر مردم بود كه امام در دو ماه آغاز انقلاب، آن را اجرايي و نهادينه كرد.
آن گاه، پيوسته، بر محتوا، كه اندیشه ناب اسلامی بود، تأکید کرد.
انقلاب
ما فرهنگی است و براساس تفکر و نگاه شکل گرفته است. کسی را سراغ ندارم که از این انقلاب،
تعریفی ناسیونالیستی، قومی، اقتصادی، شورشگرانه، طبقاتی و کودتایی ارائه کرده باشد.
انقلاب اسلامی ایران یک حرکت کارگری یا قومی و یا یک نهضت چریکی نبود، بلکه یک انقلاب دینی معطوف به عقیده و فرهنگ بود. همین هویت فرهنگی انقلاب اسلامی است که توانسته است اینچنین جایگاه رفیعی را برای آن رقم زند. اگر هر عامل دیگری به جز عامل فکری و فرهنگی، نقطه اتکا و قوت انقلاب اسلامی بود، این انقلاب تاکنون زمینگیر شده بود. انقلاب با وجود تمام فراز و فرودها و افت و خیزها از جهت اصلی خود تغییر مسیر نداده است.
با گذشت 34 سال از عمر انقلاب، هنوز، سرسختترین دشمن نظام ما استکبار جهانی است. این شاخص و معیار حقانیت است که مستکبران و قدارهبندان عالم همچنان این انقلاب را دشمن سرسخت خود به حساب میآورند. اما نکته این جاست که اینها همه آرمانهای ماست.
پرسش سهمگین این است که واقعیتها را چگونه با آرمانها آشتی بدهیم؟
مقام معظم رهبری فرمودند: انقلاب اسلامی اینک در یک پیچ «تاریخی» قرار دارد. بی
تردید از این سخن ایشان پیداست که رهبر فرهیخته ما، پیش و بیش از همه ما به
سازوکاری برای تألیف میان واقعیت ها و آرمان ها می اندیشند.
به نظرم یکی از واقعیت ها این است که با «انقلابی حرف زدن»، انقلابی نمیشویم. باید مرد میدان بود و در جبهههای سخت حضور داشت. انقلاب، در این واگرد تاریخی، نیازمند کارگزارانی دانشور، فرهیخته، متخصص، صاحبنظر و دنیاشناس است؛ انقلابی که گام در میدانی دشوار گذاشته است.
اگر جمهوری اسلامی،
باسروسامان دادن به فضای داخل خود، از این پیچ تاریخی عبور کند و در فضای بینالمللی،
سمت و سوی درستی پیدا کند، جهش و تحولی دیگر در عرصه جهانی پدید خواهد آورد.
جمهوری اسلامی، مبتنی بر عقلانیت است. اگر بتوانیم ظرفیتهایمان را بررسی و آسیبها را شناسایی کنیم، به همافزایی رسیده، مرحله جدیدی از تاثیرگذاری تاریخی خود را آغاز می کنیم.
انتهای پیام/