آلبوم تصاویر
در آینه رسانه ها
کد خبر: ۱۴۵
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۹
print
send
به یاد دارم زمانی، در اواخر دولت آقای‌ هاشمی، وزارت ارشاد، از مجموع مطالبی که مقامات آمریکایی درباره ایران در رسانه‌هایشان مطرح کرده بودند، گزارشی آماری تهیه کرد...
ایران و آمریکا برای یکدیگر اهمیت دارند و علایم آن نیز فراوان است. آمریکا مهم است؛ چون ابرقدرتی با توان مالی، صنعتی، نظامی، تبلیغاتی، فرهنگی و علمی است و حوزه نفوذ وسیعی دارد. این کشور در سالهای اخیر، پایههای نفوذ خود را محکم کرده و اهرمهای قدرتمندی را برای برتری خود به وجود آورده است.

این واقعیتی است که ما و همه دنیا با آن روبهرو هستیم. ایران نیز در این سی و چند سال، توانمندی نشان داده و قابلیت ماندگاری در خود ایجاد کرده است. به یاد دارم زمانی، در اواخر دولت آقای هاشمی، وزارت ارشاد، از مجموع مطالبی که مقامات آمریکایی درباره ایران در رسانههایشان مطرح کرده بودند، گزارشی آماری تهیه کرد. نتایج این گزارش نشان میداد که بیشترین واژههای به کار رفته در سخنان آنها، «انقلاب ایران»، «جمهوری اسلامی»، «امام» و «ایران» بود. این مساله نشانگر اهمیت جایگاه ایران در ذهن آمریکاییها بود. این اهمیت، دلایل مختلفی دارد.

نخست اینکه ما، هم در مبدا تولید انرژی قرار داریم و هم در انتقال انرژی، تعیینکننده هستیم. موضوع به خطرافتادن تولید و انتقال انرژی، برای آمریکا مهم است. دلیل بعدی، بقا و امنیت اسراییل است که برای آمریکا استراتژیک است و چون ما در موضوع اسراییل تأثیرگذاریم، برای آمریکا مهم هستیم. از سوی دیگر، ایران در بازار مصرف و خرید آمریکا در منطقه، نفوذ وسیعی دارد؛ چنانکه هم میتواند در آن تأثیر بگذارد و هم میتواند به این بازار اضافه شود و هم به نفع او و هم به ضرر آمریکا اقدام کند. بازار منطقه هم طبعا برای آمریکا و غرب، مهم است.

موضوع مهم دیگر، ظرفیت تمدنی و فرهنگی کشور ماست که میتواند اهداف تمدنی و فرهنگی آمریکا را به چالش بکشد. آمریکا سالها، به عنوان فرهنگ غالب جهانی، خود را بدون معارض میدید، اما امروز ایران را چالشی جدی میداند. با وجود چنین قابلیتهایی میتوانیم برای کشورهای واقع در حوزه تأثیر نظامی، سیاسی و اقتصادی آمریکا، مدل و الهامبخش باشیم. این الهامبخشی ایران، در مواجهه با کشورهای اسلامی، که همراهی فرهنگی و ایدئولوژیک و شاید منافع مشترک داریم، هم صادق است. اینها سبب میشود جایگاه هژمونیک آمریکا را به خطر بیندازیم.

با توجه به این اهمیت دوطرفه، آنچه در اینجا ضرورت دارد، موضوع رابطه با آمریکاست. ما چه نوع روابطی را میتوانیم با آمریکا تنظیم کنیم؟ هم سیاستمداران آمریکا و هم برخی سیاستمداران ایران، خواستار مذاکره مستقیم هستند، ولی هیچیک مجال نداشته و نمیتوانند وارد این معرکه شوند. وضعیت مطلوب در این شرایط چیست؟ وضعیت مطلوب برای ما و آمریکا جنگ نیست. تحلیل فعلی من این است که نه برای ما و نه برای آمریکا، وضعیت قرمز (جنگ) مطلوب نیست. وضعیت سفید (ارتباط کامل) هم فعلاً امکانپذیر نیست. وضعیت نارنجی هم، که الان در آن قرار داریم، به نفع آمریکاست و شرایط را به سمت وضعیت قرمز تشدید میکند؛ بنابراین، بهترین سناریو برای ما این است که وضعیت نارنجی را به وضعیت زرد تبدیل کنیم که هم واقعبینانه است و هم منفعتطلبانه و هم با آرمانهای ما سازگاری دارد.

ما از ستیز با آمریکا سود میبریم، ولی نه در وضعیت نارنجی، بلکه در لبههای وضعیت زرد. در این شرایط، باید در وضعیت درگیری و رقابت حضور پیدا کنیم. باید به طرف مقابل ایست دهیم و خودمان حرکتمان را ادامه دهیم. ما باید این حالت را، که به اصطلاح وضعیت «سکون و حرکت» است، تثبیت کنیم. اگر وضعیت نارنجی تداوم پیدا کند، با بیتدبیری، ناهماهنگی و ایجاد تنازع، به سمت وضعیت قهری قرمز خواهیم رفت. اگر مدبرانه عمل نکنیم، حتی بدون اینکه جنگی به ما تحمیل شود، بهوضعیت قرمز خواهیم رسید. نباید گمان کرد پس از رابطه با آمریکا همه درها به روی ایران باز می‌شود. این رابطه آن گاه برای ما مفید است که در داخل همه توانایی‌های لازم را کسب کرده باشیم. اگر در داخل ضعف داشته باشیم، مذاکره برابر با شکست است.

ایجاد شرایط مساوی در مذاکره میان ایران و آمریکا مهم است. جمهوری اسلامی نشان داده که جنگ‌طلب نیست و با همه کشورها، به جز آمریکا و اسرائیل، ارتباط داشته است. اما ایالات متحده در پی یکسره کردن ماجرای ایران است؛ زیرا از دست ردخوردن بر سینه خود احساس می‌کند اعتبارش از میان رفته است. رهبری نیز فرمودند مذاکره، آداب و قوانینی دارد و نمی‌توان ابتدا تهدید کرد و بعد درخواست مذاکره داد. تقاضای چنین وضعیتی، درواقع، تقاضای سازش‌است. درحال حاضر، نشان دادن سرنیزه و در همان حال، حرف از مذاکره زدن، سیاست آمریکاست!

انتهای پیام/

نام:
ایمیل:
* نظر: